ستون پنجم ادبیات

به گزارش وبلاگ حرفه گرگان، هیس! جاسوس ها می شنوند، باید مراقب بود. آنها همه جا حضور دارند. دیوار موش داره، موش هم گوش داره و... همه حکایت از این دارد که ماجرای جاسوس ها ماجرای جدی و غم انگیزی در زندگی بشر است که در میان افراد دهان به دهان گشته و پایش به ضرب المثل ها و متل های عامیانه باز شده است.

ستون پنجم ادبیات

جاسوس بودن برای هیچ کس لقب و عنوان جذابی نیست، حتی جاسوس ها از این که جاسوس خطابشان نمایند دل خوشی ندارند و کوشش می نمایند هرطور شده از این اتهام دوری نمایند، اتهامی که یک سر آن در واقعیت است و آن واقعیت ریشه در خیانت دارد.

جاسوس ها خائنان حرفه ای و کارکشته ای هستند، آنها در لباس میش به گرگ گرای گله را می دهند تا سر فرصت بره ها را قربانی کند! هیچ کس از آنها خوشش نمی آید و حتی همان هایی که از خدمات جاسوسی شان استفاده می نمایند نیز در اولین فرصت کلکشان را می نمایند.

این سرنوشت حتمی جاسوس هاست، هیچ کس دوست شان ندارد. با این حال و با توجه به سرگذشتی که جاسوس ها در عالم داشته اند باز هم می بینیم عده ای دلشان می خواهد جاسوس باشند، جاسوسی نمایند و مثل یک جاسوس زندگی نمایند و بمیرند.

احتمالا این سؤال در ذهن تان ایجاد شد که چطور ممکن است یک نفر از جاسوسی کردن و به شیوه جاسوس ها زندگی کردن (اغلب مخفیانه و در سایه) و به طور کلی جاسوس بودن خوشش می آید، اگر دنبال جوابی برای این سؤال هستید چند کتاب برای پیشنهاد آماده نموده ایم که با آنها سری به جهانی جاسوس ها بزنید تا بهتر بتوانید در تجربه آنها شریک باشید. این موضوع آن قدر جذاب بوده که حتی داستان نویس ها نیز سراغش رفته اند، اصلا به خاطر لایه های پنهان شخصیت جاسوس خوراک داستان های رازآلود است تا خواننده را به کشف رمز بکشاند و او را در جهانیی تجربه نشده قرار دهد. البته کتب مستند نیز در این زمینه بسیار است که در ادامه چندتایی از آنها را با هم مرور می کنیم.

جاسوس

پائولو کوئیلو به همین صراحت سراغ یک جاسوس رفته و با مایه هایی از مستند یک رمان نوشته و شخصیت یک فرد متهم به جاسوسی را برای خوانندگانش بازگو نموده است. صراحتی که از روی جلد شروع می گردد و تا لایه های زیرین شخصیت داستانش نفوذ می نماید.

ماتا هاری، در پوشش پایکوبی به عظیمترین جاسوس زن جهان تبدیل می گردد. او با جاسوسی اروپا را به زانو درمی آورد.

او در جریان جنگ جهانی اول در خاک فرانسه برای آلمان ها جاسوسی می کرد و همین سبب شد او از بسیاری از حقوقش از جمله سرپرستی کودکش محروم بماند و در نهایت در برابر جوخه اعدام فرانسوی ها پایکوبی مرگ را در پیش بگیرد.

نویسنده پاره هایی از زندگی او را در کنار هم می گذارد تا سرنوشتی را نشان دهد که جنگ بر سر افراد آورده و البته برای مخاطب کم حوصله امروز نیز تمهیداتی اندیشیده که در کنار آنها بتواند مخاطب را پای روایتش بنشاند، او با زبانی بسیار ساده، روان و جذاب بر مبنای اطلاعات موجود، بخشی از زندگی ماتا هاری را به تصویر می کشد.

در این کتاب، کوئیلو از سبک عرفانی معمولش فاصله می گیرد و کوشش می نماید بدون جانبداری و دخل و تصرف در حقایق زندگی ماتا هاری، زندگی مرموز او را روایت کند.

زندگی مرموزی که او را به یکی از جاسوس های تاثیرگذار در تاریخ اروپا تبدیل نموده است. جاسوسی که پس از اعدام سرش در موزه ای در فرانسه نگهداری می شد ولی پس از مدتی سر او ناپدید شد. همه این اتفاقات سبب شده که رمان کوئیلو درباره زندگی هاری تبدیل به اثری رازآلود گردد. اثری که هر خواننده ای می تواند با آن ساعاتی زندگی کند.

گرچه زوایای پنهانی در زندگی ماتا هاری وجود دارد که در جاسوس شناخته شدنش بی تاثیر نیست، اما هیچ وقت به طور کامل جاسوس بودن او محرز نشد و آلمانی ها هم هرگز این موضوع را تایید نکردند. حتی اسناد دیگری نشان از آن دارد که او در واقع یک جاسوس دوگانه بوده و در این راه قربانی شده است. قربانی خاموش کردن خشم مردم از تلفات بسیاری که در طی جنگ جهانی اول رخ داد.

در تاریخ بارها رخ داده است که با برپایی محاکمه های نمایشی در میان مردم، با بریدن سرها توسط گیوتین یا اعدام کردن مجرمان به عنوان یک سرگرمی خونین، می توان حواس مردم را از جنگ و اشخاص پشت پرده پرت و آنها را آرام کرد.

از آنجا که ماتا هاری اهل سفر کردن بوده، سرویس جاسوسی آلمان از او می خواهد تا در ازای پول، اطلاعات متفقین را در اختیارشان بگذارد. طبق گزارش ها بعد از آن دوران از ماتا هاری خواسته شد علیه نیروهای متفقین در جنگ جهانی اول جاسوسی کند. شایعه هایی وجود دارد که اقدامات جاسوسی او به مرگ 50 هزار سرباز منجر شده است. در سال 1917 فرانسوی ها این زن را تیرباران می نمایند.

پیله ور، خیاط، سرباز، جاسوس

اگر دنبال کار جدی و پیچیده هستید این رمان را در ذهن تان آن گوشه و کنارها نگه دارید. رمانی از جان لوکاره، نویسنده برجسته ژانر جاسوسی و معمایی که هر خواننده ای را با آثارش مجذوب و مقهور می نماید. در کتاب های او خبری از انتها خوب و روشن نیست، روابط انسانی بر داستان حاکم است و افراد و شخصیت های داخل داستان اشتباهاتی دارند که آنها را باورپذیر می نماید.

داستان های او از واقعیات جامعه و کاستی های سازمان های جاسوسی نوشته شده است و هر خواننده ای می تواند در مواجهه با داستان خود را در تقابل با افراد و حتی جاسوس ها به محک بگذارد. این داستان و نامش درباره یک اسم رمز عملیاتی است که باید جاسوس به واسطه خود آن را آن سوی دیوار آهنین معرفی کند، جزئیات داستان در مهیج و پیچیده شدن داستان تاثیر بسیاری دارد.

پنج دوست کمبریجی من

درباره گروه کمبریج کتاب های زیادی در غرب و به خصوص در بریتانیا چاپ و منتشر شده است، با این وجود این کتاب سر وصدای زیادی به پا کرد و به فاصله کوتاهی در کشورهای غربی ترجمه و منتشر شد. این کتاب روایت چگونگی شکل گیری و فعالیت گروه موسوم به جاسوسان کمبریج است و پرده از اسرار عجیب ترین ماجرای جاسوسی قرن برمی دارد. اما در اینجا دو نکته را نباید از نظر دور داشت، این کتاب را یوری ایوانوویچ مودین، مامور اطلاعاتی شوروی و رابط و دوست پنج کمبریجی نوشته است بنابراین چه بسا خالی از پیشداوری و برداشت های نادرست و جانبدارانه نباشد. پی بردن به حقیقت هر واقعه تاریخی تنها با نگریستن از تمامی زوایا میسر می گردد.

از این نظر، پنج دوست کمبریجی من کتابی است که سندیت تاریخی دارد، چون از زاویه دید دستگاه اطلاعاتی شوروی به ماجرا می نگرد و به همین دلیل تا حدی به روشن شدن حقیقت یاری می نماید، اما دقیقا به همین دلیل باید اطلاعات مندرج در این کتاب را با احتیاط پذیرفت و طبعا نباید آن را تمام حقیقت پنداشت. درست است که این کتاب بعد فروریختن اتحاد شوروی نوشته شده، اما باید دانست که نویسنده آن رئیس انجمن یاری به افسران سابق کا.گ.ب بوده است.

به هر حال پنج دوست کمبریجی من کتابی است بسیار خواندنی و حتی می توان آن را نوعی رمان جاسوسی به شمار آورد، کتابی که مانند آثار گراهام گرین، فردریک فورسایت و جان لوکاره جذاب و هیجان انگیز است.

مامور ما در هاوانا

این کتاب هجدهمین کتابی است که گراهام گرین نوشته است. این رمان در سال 1958 و در زمانی منتشر شد که زمانه مستعد درگیری و خشونت بود. سال های جنگ جهانی دوم به سرعت فراموش می شد و یادگار جنگ طولانی (جنگ سرد) به رگ زندگی عمومی مردم جهان سرایت نموده بود.

در این میان، گرین با حس شوخ طبعی معروفش، یکی از بامزه ترین جاسوس های زمانه را به خوانندگان خویش معرفی می نماید.

مردی معمولی که دوست دارد وقت خودش را به بطالت و نوشیدن در کوبا بگذراند. کسی که نمایندگی فروش یک برند جاروبرقی را اداره می نماید هرچند کسب وکارش چندان رونقی ندارد. دختری تازه بالغ دارد با خواسته هایی بی انتها.

این کتاب روایت مردی است که به طور کاملا اتفاقی وارد سازمان اطلاعات می گردد. این مرد که آقای ورمولد نام دارد در خیابان لامپاریلا مغازه ای کوچک دارد. آقای ورمولد، دختر جوانی به نام میلی دارد که کاتولیک است و طبق رسوم مذهبی روزهای یکشنبه به کلیسا می رود.

این مرد طی این داستان که مربوط به دوران پیش از انقلاب کوباست به عنوان جاسوس مشغول به فعالیت می گردد و قصه ای جنایی و خواندنی می سازد.

گراهام گرین، رمان نویس برجسته انگلیسی داستان این کتاب را براساس سال ها فعالیتش در سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا به نگارش درآورده است.

او در این اثر با نگاهی انتقادآمیز، اعتراضش به سیستم جاسوسی انگلستان را بیان نموده و مخاطب را با خود به جهانی جاسوسی کشور کوبا برده است. او با قلم توانایش تجربه زیسته اش را در سبک کمدی سیاه به داستان پرکشش و هیجان انگیز تبدیل نموده و توانسته است فضای نابسامان آن سیستم را به تصویر بکشد.

جاسوس استورم

این کتاب جلد اول توضیح زندگی و خاطرات مورتن استورم، جوانی دانمارکی از قاچاق، مسلمان شدن و سلفی گری تا ارتداد، جاسوسی و کشتن عظیمان القاعده است. مورتن استورم در خانواده ای پرتنش به جهان آمده، فرایند تحصیلی بسیار ناموفقی داشته و پس از آن در نوجوانی وارد گروه های خلافکار شده، کارش به زندان کشیده، بعد طی اتفاقی با اسلام آشنا و مسلمان شده است.

شاید به نظر برسد که این می تواند انتها ماجرا باشد اما داستان جاسوس استورم اینجا انتها نمی پذیرد. کمی بعد راستا زندگی او را به انگلستان و بعد به یمن می کشاند. اما این هم انتها ماجرا نیست، استورم بدون دین که مسلمان شده، به زودی سلفی و سپس تکفیری می گردد اما باز هم ماجرایش طوری پیش می رود که با شبهه ای بسیار سست - که می گردد آن را کاملا آبکی نامید - مرتد می گردد. ارتداد هم باعث تغییر موضع او می گردد و دست او را در دست چند سرویس اطلاعاتی می گذارد و مراد استورم تکفیری تبدیل می گردد به جاسوس استورم و کار همکاری اطلاعاتی هم به همکاری امنیتی و یاری به ترور یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین شخصیت های القاعده، انور العولَقی، منجر می گردد. این کتاب برای کسانی که دنبال هیجان و البته فراز و فرودهای شخصیت هستند اثری پرکشش و جذاب است که در کنار آن می توانند اطلاعاتی از جریان های سلفی تکفیری به دست بیاورند.

مامور مخفی

این اثر را جوزف کنراد در سال 1907 منتشر نموده است. داستان در لندن، سال 1886 اتفاق می افتد و به آقای آدولف ورلاک و کارش که جاسوسی برای کشور ناگفته ای (احتمالا روسیه) است، مربوط می گردد. مأمور مخفی یکی از داستان های سیاسی کنراد است که در آن نویسنده از داستان های سابقش که در خصوص دریانوردی بود، به سمت نوشتن رمان سیاسی حرکت کرد.

این رمان در فهرست بهترین کتاب های قرن بیستم کتابخانه مدرن رتبه چهل و ششم را دارد. به علت تروریستی بودن موضوع، این کتاب یکی از سه اثری بود که دو هفته بعد از حملات 11سپتامبر در مطبوعات آمریکا در خصوص آن صحبت های زیادی شد.

داستان مامور مخفی مربوط به ماموریت فردی است در لندن که در اوایل قرن بیستم میلادی می گذرد، از حادثه واقعی کوشش مردی برای منفجر کردن رصدخانه گرینویچ، الهام گرفته شده و کاوشی چندوجهی درباره انگیزه ها و اخلاقیات آدمی است. شخصیت اصلی رمان، آدولف ورلوک، هیچ شباهتی با جیمز باند ندارد.

در حقیقت او و آشوبگران دور و برش را بیشتر می توان تروریست نامید تا جاسوس؛ خرابکارانی که به جای آرمان های سیاسی، عواطف آشوب طلبانه و تعصب های غیرمنطقی را انگیزه خود قرار داده اند. ورلوک در ظاهر ازدواج موفقی نموده و تشکیل خانواده، پوشش بسیار موجه و خوبی برای او به حساب می آید؛ در حالی که همسر ورلوک امیدوار است بتواند برای مراقبت از برادر عقب افتاده اش، استیوی از کسی یاری بگیرد، ورلوک از استیوی در یکی از عملیات های انفجاری اش استفاده می نماید و همین کار، باعث به وجود آمدن چرخه ای از خشونت، قتل و انتقام می گردد.

از افغانستان تا لندنستان

با شکل گیری و بعد از آن اوج دریافت جریان های سلفی و تکفیری و اجتماع آنها در غرب آسیا لازم بود پای جاسوس ها نیز به این منطقه باز گردد، چه کسانی بهتر از آنهایی که با وعده پول به این لباس (تکفیری) درآمده بودند و می توانستند از این طریق هم به صاحبان غربی خود خدمت نمایند و هم پول کلانی به جیب بزنند. این کتاب روایتی از یکی از همین جاسوس هاست.

اگر به دنبال روایتی از درون شبکه های تروریستی - تکفیری یا روایتی از درون شبکه های نفوذ - جاسوسی اروپایی هستید، با خواندن این کتاب با یک تیر، هر دو نشان را خواهید زد. این اثر خاطرات عمر الناصری (ابوامام المغربی) است؛ یک جوان اهل مغرب که از کودکی در بلژیک عظیم شده و بعد از یک زندگی پرفراز و نشیب، به شبکه های تکفیری داخل اروپا متصل می گردد اما در همان زمان بنا به دلایلی دیگر، به عضویت دستگاه اطلاعات خارجی فرانسه (DGSE) نیز درمی آید.

کتاب، توضیح جذابی است از زندگی پرماجرای عمر الناصری، کسی که هم می خواست مجاهد باشد، هم می خواست با تروریست ها بجنگد؛ کسی که هم از دستگاه های اطلاعاتی غربی می ترسید و هم برای نجات جان خود به آنها پناه برده بود. توضیح این ارتباطات، ماجراجویی ها و خطرات سهمگینی که او از سرگذرانده را می توانید در این کتاب بخوانید.

سعید کربلایی عباس - روزنامه نگار / ضمیمه قفسه روزنامه وبلاگ حرفه گرگان

منبع: جام جم آنلاین

به "ستون پنجم ادبیات" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ستون پنجم ادبیات"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید