انشا درباره مادر؛ 3 انشای عادی و ساده، ادبی، احساسی
به گزارش وبلاگ حرفه گرگان، انشا درباره مادر مربوط به پایه هفتم تحصیلی است و البته در بقیه کلاس ها به عنوان موضوع انشای آزاد به دانش آموزان ارائه می گردد. انشا با موضوع مادر را به سبک های مختلفی می توانید بنویسید. انشا عادی درمورد مادر، انشا در خصوص مادر به زبان ساده و انشا ادبی در خصوص مادر نمونه ای از این انشاها هستند که برای شما آماده نموده ایم.
با ما همراه باشید و درباره وبلاگ هیچکس بیشتر بدانید.
وبلاگ حرفه گرگان | سرویس سرگرمی - مادر و مقام مادر موضوع نوشتن انشا در مقاطع مختلف تحصیلی است. انشای شما باید با یک مقدمه درباره مادر شروع گردد، سپس در بدنه یا تنه اصلی به خصوصیات مادر بپردازید و با یک نتیجه گیری کوتاه در پایان انشای خود را به پایان برسانید. در ادامه سه انشا با موضوع مادر برای شما آورده ایم، آنها را بخوانید، ایده گرفته و خودتان انشاهای زیبا بنویسید. انشاهایتان را به وسیله ارسال نظر برای ما بفرستید تا به نام خودتان در وبلاگ حرفه گرگان منتشر کنیم. اگر به انشاهایی با موضوع مادر علاقه مند هستید، خواندن انشا درباره صدای لالایی مادر را به شما پیشنهاد می دهیم.
در صورتی که مطالعه قسمت خاصی از این مطلب مد نظر شماست، با انتخاب عناوین ارائه شده در فهرست زیر، به موضوع دلخواه خود برسید:
- انشا ادبی در خصوص مادر
- انشا احساسی در خصوص مادر
- انشای عادی و ساده درباره مادر
1- انشا ادبی در خصوص مادر
مادر با همه دنیا متفاوت است و من می خواهم برای مادر انشا بنویسم. مادر دوست داشتنی که از زلالی چشمانش دریایی از مهر و محبت موج می زند. قلب باصفایش آکنده از شمیم معرفت است و یگانه روشنایی زندگی است.
مادر چونان باغی است با شکوفه لبخند زیبا می گردد؛ او آن پناهگاهیست که مرا از هجوم سیاهی و تاریکی در امان می دارد؛ اما من همواره با نگاهی بچگانه همه چیز را به بازی می گیرم؛ و او چه شکیبا و بردباری در برابر کردار من و چه مهربان و با صفا نوازشم می نماید.
زندگی با مادر معنا می گردد، دوست دارم آن موقع را که در پناه دست های مهربان مادر آرامش می گیرم؛ مادر خوبم را عاشقانه، صادقانه، بی نهایت، تا قیامت دوست دارم.
از موسیقی مهر و محبتش، دنیایی بی دغدغه برای فرزندانش می سازد، راستی مهر و مروتش، هفت آسمان به سجده اش برآمده اند و خورشید و ماه از پی هم می فرایند تا دستبوس وجود پرمهرش شوند. غنچه شکوفا می گردد تا لحظه ای عطرش را به خود بگیرد؛ وبلاگ حرفه گرگان می درخشد تا دمی افق چشمانش را به سوی خود بکشد. باران فرو می ریزد تا قطرات اشکش را در خود گم کند. آری دنیا برایش آفریده شد تا بیافریند زیبایی هایش را. تا اگر قابل بداند خاک زیر پایش شوند، تا لحظه ای از لطفش را جبران نمایند. اما نمی گردد، او آن قدر عظیم و با عظمت است که اگر هفت آسمان هم جمع شوند، نمی توانند به بلندای نامی به اسم مادر شوند.
مادر یعنی دلسوز و بی قرار، مادر یعنی امید در سختی ها، مادر یعنی رایحه خوش گل ها، مادر یعنی تمام وجود ما. بوی مادر آرامش بخش دل هاست و بهشت بی صبرانه مشتاق اوست.
نمی دانم چگونه ستایش جان سوزی های او را کنم، نمی دانم چگونه شب هایی را که در خواب ناز بودم و او بیدار ماند را جبران کنم، نمی دانم چگونه بر درد های زندگی او دوایی باشم. تا مادرم به بهشت نرود به بهشت نمی روم و پس از گذشت سال های سال مهرش در دلم جاری می ماند.
اشک های گوشه چشمش را هنگام موفقیتم دوست دارم، نگاه مادرانه اش را هنگام جدایی ها دوست دارم و تا ابد محتاج دستانش هستم، محتاج دستانی که سرم را نوازش می کرد، محتاج دستانی که موقع تب پارچه خنک بر پیشانی ام می نهاد. محتاج آن دستانی هستم که راه بد و راست را به من نشان داد.
و در پایان می خواهم بگویم: ای مادر، ای کسی که هر چه گویم تلافی محبت هایت نمی گردد، ای کسی که آوردن نامت پرافتخارتر از قهرمان شدن در دنیا است، به خاط تمام خوبی هایی که بی چشمداشت در حقم کردی دوستت دارم.
2- انشا احساسی در خصوص مادر
مادر عجیب ترین آفریده خلقت است. با وجود مادر تمام زشتی ها و نگرانی ها از وجودم رخت برمی بندد و باران زیبایی و عشق به وجودم نازل می گردد. مادر بیابان وجودم را از عطر خوش سیراب کرد و مرا به زندگی امیدوار ساخت و تنهایی هایم را یاور گشت. اکنون از دور، دست او، گل سرسبد هستی را می بوسم و خود را خاک زیر پایش می کنم.
آن هنگام که درخشش چشمانش را در آسمان زندگی ام می بینم؛ آن هنگام که جوشش چشمه چشمش را در سراشیبی صورت زیبایش برانداز می کنم؛ زمانی که به یاد می آورم چگونه در جستجوی آغوش پرمهرش حجم خالی فضا را لمس می کردم و با بی تابی نامش را بر زبان می آوردم؛ دلم چون کودکی بازیگوش و بهانه گیر در کنج قفس سینه سر بر دیوار می کوبد. و اشک در چشمانم حلقه می زند.
عزیز بودن مادر را خدا دانست. او که بهشت را زیر پای مادر نهاد؛ و او را عظیم و گرامی داشت. تمام وجودم از مهر مادر لبریز، تصویر زیبایش در پس پرده دیده ام ناب ترین تصویر است؛ از خدا می خواهم حتی برای لحظه ای ذره ای غم در دلش نیندازد هرچند می دانم دردهایم را در قلب خودش جای می دهد تا از زخمشان آزار نبینم. نام مقدس مادر را بر قلبم نوشتم تا همواره آرام جانم باشد.
گاه دست هایم روی موج احساس می لرزد و باران اشک در چشمانم به غم می نشیند. چرا که مادر جوانی خود را به پای من ریخت تا جوانم کند،تا روزی کنارش بنشینم و سرم را بر زانویش بگذارم و نوازش دست هایش را روی صورتم احساس کنم؛ تا روزی تکیه گاه و انیس تنهایی اش شوم.
مادر کسی ست که خورشید در مقابل مهربانی اش شرمسار می گردد و ماه چهره در نقاب می کشد، هنگامی که رنج بی خوابی را که با گریه های شبانه فرزندش تفسیر می گردد، تصویر می کنم و زمانی که به یاد می آورم که نوزاد نمی تواند لحظه ای حتی به اندازه یک چشم بر هم زدن بی او بماند، اشک روی چشمانم پرده می اندازد.
مادر این امید زندگانی، هنگامی که با وجودش گل آرزوهای فرزندان شکوفه داد و دیوارهای سنگی سکوت شکست، به آنها زبانی آسمانی یاد داد، او آیینه آفتاب است و مثل آب فرزندان را سیراب و سبز کرد.
مادر آن است که وجود مقدسش سراسر عشق و ایمان و دل دریایی اش به وسعت آسمان است، من با واژگانم که لبریز عشق است همه جا می نویسم که مادر دوستت دارم و او را در ایمن ترین و زیباترین عضو بدنم جای داده ام و قلبم هر لحظه و با هر تپش نام زیبای مادر را زمزمه می نماید.
در نتیجه همه ما دانش آموزان عشق را بخاطر مادر آموختیم. دوست داشتن را برای او نوشتیم و اوست که همواره در زندگیمان ترانه امید سرداد. مادر را آنچنان دوست می داریم که گویا خدای روی زمینمان است.
3- انشای عادی و ساده درباره مادر
همواره این جمله را شنیده ایم که بهشت زیر پای مادران است. این جمله نشان دهنده عظیمی و عظمت، و همچنین صندلی ویژه او نزد خداوند است. مادر مسئول پرورش و تعلیم و تربیت فرزندان بوده و اگر ما انسان های خوبی باشیم در واقع نتیجه تربیت صحیح مادر است.
خداوند متعال و ائمه اطهار در احادیث بارها، ما را به نیکی به پدر و مادر سفارش نموده اند و این موضوع مسئولیت سنگینی بر عهده ما می گذارد تا همواره کوشش کنیم با کارهای خوب، ذره ای از محبت آن ها را جبران کنیم.
اما متاسفانه اگر ما تمام عمرمان را صرف خدمت و محبت به مادرمان کنیم باز هم نمی توانیم حتی گوشه کوچکی از زحمات مادر را جبران کنیم.
مادر اولین تجربه عشق، اولین آغوش و اولین نوازش است. کسی که بی منت و بی دریغ نهایت مهرش را تقدیم فرزند می نماید حتی اگر آن ها بی محبت باشند، و هر دفعه که فرزندان اشتباهی مرتکب می شوند آن ها را می بخشد و دوباره در آغوش می گیرد. لحظه هایش را با دعا برای فرزندانش می گذراند و مدام برایشان نگران است.
شادی او زمانی تکمیل می گردد که فرزندانش شاد و شاد باشند. حضورش در خانه گرما بخش است و نبودنش فضای خانه را به مکان بی روح و سوت و کوری تبدیل می نماید که نمی توان آن را تحمل کرد و آغوش پر مهرش تمام دلهره ها و نگرانی های روز را از بین می برد.
زمان هایی است که از او دور می شویم و معنی دلتنگی را می فهمیم و با تمام وجود آرزو می کنیم کاش کنارمان بود. شاید برخی از ما تا زمانی که مادرمان کنار ما است قدرش را ندانیم اما همین که او را از دست دادیم تازه متوجه می شویم که بخش عظیمی از زندگی مان از دست رفته و دیگر قابل برگشت نیست، و تمام اتفاقات ساده زندگی که هنگام بودنش اتفاق می افتد برایمان شکل رویا و آرزو را پیدا می نماید.
مادر و عشق او با هیچ چیز و هیچ کس دیگر قابل مقایسه نیست، آرامشی که یک لبخند ساده او به ما می دهد را در هیچ جای دیگری نمی توان پیدا کرد. زمانی که در زندگی دچار مسائل می شویم و یا در کارهایمان شکست می خوریم اوست که ما را حمایت می نماید و به ما انگیزه دوباره می دهد تا کوشش کنیم و موفقیت هایی در زندگی به دست بیاوریم.
مادر مقدس ترین موجود روی زمین به شمار رفته و مادر زیباترین و گرانبهاترین هدیه الهی است که برای هرکس به ارمغان آورده است. و هر لحظه اطاعت وعبادت این موجود پاک و مقدس هر انسان روشنفکر ضروری است و هرکس اگر خواستار کسب رضای خداوند متعال باشد با ید به بهترین صورت اطاعت و احترام مادر را داشته باشد.
و در آخر، واژه ها بسیار کوچک تر از آن هستند که او را آن طور که شایسته است، توصیف نمایند. امید است همه ما فرزندان خوبی برای مادرانمان باشیم.
امیدواریم انشاهایی که درباره مادر خواندید، مورد پسند شما واقع شده باشند، به وسیله ارسال نظر برایمان بنویسید کدام انشا را بیشتر از بقیه دوست داشتید.
منبع: setare.com